Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  حبیب الله سال ۱۳۴۸ در روستای سنگ بست آمل متولد شد؛ و از وقتی خود را شناخت و به سن نوجوانی رسید آرزویی داشت که برای رسیدن به آن سال‌ها تلاش کرده بود. از ۱۵ سالگی درسش را رها کرد و رفت تا برای خواسته اش در جبهه‌های نبرد، بجنگد. اما قسمت بود حالا حالا بماند و برای خدا کار کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

جنگ تحمیلی که تمام شد حبیب الله به سپاه رفت و با پوشیدن لباس سبز این نهاد مقدس شب و روز در مرز‌های کشور با دشمنان کشورش جنگید. ۲۴ ساله که شد حس کرد حالا آرزوهایش دوتا شده. او محبوبه را دوست داشت و از خدا خواسته بود قسمتشان با هم بودنشان باشد. خدا آرزوی دوم او را اول اجابت کرد و سال ۷۲ با محبوبه رضایی ازدواج کرد. حالا حبیب الله مانده بود و یک زندگی عاشقانه و آرزوی دیرینه‌ای که او را همچنان سرگشته مرز‌های کشور کرده بود.  

بیشتربخوانید

ماجرای جالب ازدواج سردار سلیمانی با همسرش/ حاج‌قاسم: دخترم چریک است

 جنگ سوریه که شروع شد حبیب الله ولایی به آنجا رفت تا جهادش را در سرزمین شام ادامه دهد، اما مجروح شد و مجبور شد برگردد به ایران. سال ۹۶ هم خدا حبیبش را به آرزوی اولش رساند و او شهید شد.  


آنچه خواهید خواند روایتی است کوتاه از از دیدار همسر شهید مدافع حرم حبیب الله ولایی  با حاج قاسم است: 

حاج قاسم فکر کرد من خواهر پسرم هستم

 من خیلی دوست داشتم حاج قاسم را ببینم. ما دوبار بعد از شهادت حبیب الله حاج قاسم را دیده بودیم. یکبار در پادگان امام علی(ع) تهران، سه ماه بعد از اینکه حبیب الله شهید شده بود و یکبار هم مصلای بابل.

دفعه اول ما مشهد بودیم از آنجا با ما تماس گرفتند که دیداری با حضور حاج قاسم فراهم شده که از شما هم دعوت شده در این مراسم شرکت کنید. وقتی رفتیم بعد از سخنرانی حاج قاسم نزد خانواده شهدا آمد و تک به تک خانواده‌ها را دید. ورودی گوشی‌ها را می‌گرفتند، من گوشی خودم را تحویل دادم اما گوشی حاجی داخل کیفم بود که از آن استفاده نمی کردم. سردار سلیمانی همسرم را به خوبی می‌شناخت چون حبیب الله نیروی خودش بود. وقتی ما را دید خیلی با مهدی شوخی کرد. مهدی گفت: سردار می‌توانیم با شما عکس بیندازیم گفت: چرا نمی شود؟ به خواهرت هم بگو بیاید با ما عکس بیندازد. مهدی خندید گفت: سردار ایشان مادرم هستند نه خواهرم. سردار هم با تعجب خندید و گفت مگر می شود؟ و اندازه دختر من است! بعد از من پرسید: کی ازدواج کردید کی بچه آوردید؟ خلاصه سه نفری با هم عکس انداختیم. آنجا سردار از ذکاوت و اخلاص شهید ولایی خیلی تعریف کرد. 

 سردار سلیمانی عکس همسرم را برداشت گذاشت جیبش

دیدار دوم ما در مصلای آمل بود. ما جزو اولین خانواده هایی بودیم که سردار به سر میز ما آمد. تعداد خانواده ها هم از دیدار قبلی کمتر بود. صندلی و میز هایی بود که سردار سر هر کدام چند دقیقه ای می نشست و در دل ها و مشکلات خانواده ها را می شنید. حاج قاسم به ما که رسید دوباره مهدی خواهش کرد با حاج‌قاسم عکس بیندازیم. سردار آمد جلو محمدحسین را بوسید و دوباره گفت: باشه پس به خواهرت هم بگو بیاید. مهدی خندید گفت سردار باز هم اشتباه گرفتید.  سردار تازه آنجا گفت: بله یادم آمد و همه خندیدیم. چند دقیقه ای سر میز ما نشست و درد دلها را گوش کرد. وقتی خواست برود یکی از عکس های شهید ولایی را که روی میز بود برداشت و داخل جیبش گذاشت.

بعد دستی به صورتش کشید و گفت: دختر من! همه این سختی‌ها را به من ببخش. من شرمنده شما هستم. قول می‌دهم مشکلاتتان را حل کنم. سردار لطف کرد و انگشتر هم به بچه ها هدیه داد و انگشتری که در دستش بود با نگین سبز که خیلی سال بود همراه ایشان بود به محمدحسین داد.

خبر شهادت حاج قاسم

آن روز  یکی از دوستانم ساعت ۶ صبح به خانه ما زنگ زد. خیلی ترسیدم با استرس گوشی را برداشتم. با یک اضطرابی گفت: حالت خوب است؟ فهمیدی چه شد؟ سردار را شهید کردند برو تلویزیون را روشن کن. سریع تلویزیون را روشن کردم اما متوجه نمی شدم چه می خوانم. نمی توانستم کلمات را جفت کنم کنار هم. جایی میان زمان و آسمان خودم را حس کردم درست مثل لحظه شهادت حبیب الله. 

منبع: فارس

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: سپاه حاج قاسم سردار سلیمانی حاج قاسم سلیمانی شهدای مدافع حرم سردار سلیمانی خانواده ها حبیب الله حاج قاسم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۰۸۲۴۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

واکنش حاج قاسم سلیمانی به یک تصمیم در فصل پنجم سریال پایتخت : مگر ما مرده باشیم که خانواده ایرانی سالم به ایران برنگردد (فیلم)



منبع:چارسو فرهنگ

ویدئوهای دیدنی دیگر در کانال های آپارات و یوتیوب عصر ایران ???????????? کانال 1 aparat.com/asrirantv کانال 2 aparat.com/asriran کانال 3 youtube.com/@asriran_official/videos کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: فرماندهی و شهادت "همّت" به روايت شهيد قاسم سليمانی (فیلم) نظر حاج قاسم سلیمانی درباره وزارت اطلاعات (فیلم) حضور حاج قاسم از داخل بالگرد امدادی در سیل خوزستان (فیلم)

دیگر خبرها

  • مادر روحانی شهید «حبیب الله رضایی» آسمانی شد
  • آسمانی شدن مادر روحانی شهید حبیب الله رضایی در رودسر
  • مگر ما مرده باشیم که یکی از این خانواده به‌دست داعش شهید شوند
  • دیدار امیرحسین صادقی با خانواده شهید مدافع حرم
  • تجدید پیمان دختران و مادران نصف‌جهان با سردار دل‌ها
  • فیلم| واکنش شهید سردار سلیمانی به یک تصمیم در فصل پنجم سریال پایتخت
  • واکنش حاج قاسم سلیمانی به یک تصمیم در فصل پنجم سریال پایتخت : مگر ما مرده باشیم که خانواده ایرانی سالم به ایران برنگردد (فیلم)
  • مخالفت حاج‌قاسم سلیمانی با شهید شدن بابا پنجعلی
  • ماجرای علاقه زیاد سردار سلیمانی به نوه اش، عسل /زینب گفت ببین یه ذره بچه داره من رو تهدید می‌کنه!
  • چرا سردار سلیمانی با شهید شدن بابا پنجعلی در سریال پایتخت ۵ مخالفت کرد؟