Web Analytics Made Easy - Statcounter

سردار خرّم گفت: اگر اسطوره‌ای بنام تجلایی تربیت یافت، علتش همراهی و همیاری همسر فداکارش بود. موضع گیری‌های انقلابی و روایت‌گری‌های صادقانه‌ی همسر شهید تجلایی برای نسل جوان انقلاب قوام بخش و روحیه بخش بود.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از آناج، سردار عابدین خرّم فرمانده سپاه عاشورا در مراسم تشییع و خاکسپاری مرحوم نسیبه عبدالعلی‌زاده همسر شهید والامقام علی تجلایی اظهار داشت: جمع حاضر برای وداع با الگوی مجاهده‌ی مدافعان ایران اسلامی دور هم جمع شده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از صمیم قلب به فرزندانی تسلیت میگویم که در فراق پدر و در پناه مادرِ فداکار تربیت یافته‌اند.

وی افزود: به تمام بانوانی تسلیت میگویم که در دوران دفاع مقدس دوشادوش یکدیگر و در پشت جبهه درحال فداکاری بودند. شهید تجلایی نماد رزمنده انقلاب و مقاومت در افغانستان و در دوران دفاع مقدس است.

سردار خرّم یادآور شد: سردار شهید حاج قاسم سلیمانی همواره میفرمودند که من هرچه دارم از علی تجلایی دارم. امروز با کسی وداع میکنیم که فداکارانه در گرمای سوزان خوزستان با شهید تجلایی زندگی میکرد.

فرمانده سپاه عاشورا خاطرنشان ساخت: اگر اسطوره‌ای بنام تجلایی تربیت و تجلی یافت، علتش همراهی و همیاری همسر فداکارش بود. موضع‌گیری‌های انقلابی و روایت‌گری‌های صادقانه‌ی همسر شهید تجلایی برای نسل جوان انقلاب قوام بخش و روحیه بخش بود. ما مطمئنیم روح بانو عبدالعلی‌زاده به روح عزیز تجلایی پیوسته و در محضر سیدالشهدا(ع) حاضر خواهد شد.

همچنین در این مراسم، پورمحمدی، استاندار آذربایجان شرقی گفت: درود و تحیت به روان پاک شهید تجلایی که اسوه مقاومت و اسوه طهارت را از ما تحویل گرفت. خداوند تبارک و تعالی به ما توفیق بدهد که بتوانیم ادامه دهنده رسالت بزرگ بانو عبدالعلی زاده باشیم.

گفتنی است مرحوم عبدالعلی‌زاده ظهر دیروز بر اثر ایست قلبی دار فانی را وداع گفت. پیکر ایشان صبح امروز پس از تشییع در گلزار شهدای وادی رحمت تبریز به خاک سپرده شد.

انتهای پیام/

منبع: دانا

کلیدواژه: عبدالعلی زاده شهید تجلایی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۸۷۲۰۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای علاقه زیاد سردار سلیمانی به نوه اش، عسل /زینب گفت ببین یه ذره بچه داره من رو تهدید می‌کنه!

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، بنابر آنچه که فارس روایت کرده است، علاقه حاج قاسم به نوه‌ها باعث شده بود که کسی جرئت نداشته باشد در خانه حاجی چیزی به آن‌ها بگوید. گاهی که بچه‌ها حسابی شلوغ می‌کردند و زینب دعوایشان می‌کرد، می‌گفتند: «می‌ریم به بابا حاجی می‌گیما!» زینب هاج و واج به بقیه نگاه می‌کرد و می‌گفت: «ببین یه ذره بچه داره من رو تهدید می‌کنه.» یک بار که در حسینیه امام خمینی(ره) بیت رهبری مراسم روضه بود، آن‌ها هم خانوادگی دعوت شدند. بچه‌ها کوچک بودند. ۵ـ۴ سالشان بیشتر نبود.

هر قدر عروس حاجی اصرار کرد که «بذارین من نیام. می‌ترسم این بچه‌ها خراب کاری کنن زشت بشه!» حاجی قبول نکرد. می‌گفت: «چه خراب کاری‌ای؟ خب بچه برای همین کارهاست دیگه. باید بذاری بچه بازی‌ش رو بکنه.» با اصرارهای حاجی، همگی با هم رفتند. روضه که تمام شد و شام آوردند، شیطنت بچه‌ها گل کرد. قورمه سبزی را با دست برداشته بودند و راه می‌رفتند و همه جا می‌ریختند. دیگر کسی حریف آن‌ها نمی‌شد.

زینب به خانمی که انتظامات آنجا بود، گفت: «لطفاً بچه‌ها رو دعوا کنین بگین بشینن.» خانم به مانیتور که تصویر حاج قاسم را کنار حضرت آقا نشان می‌داد، نگاهی انداخت و گفت: «آخه زینب خانوم! من جرئت نمی‌کنم دعواشون کنم.» زینب گفت: «خب خودم دارم می‌گم بهتون دعواشون کن، بلکه آروم بگیرن.» با اصرارهای زینب خانم، انتظامات به سمت عسل که نوه محبوب حاجی بود، رفت و گفت: «اگه اذیت کنی، دعوات می‌کنم‌ها!» عسل این را که شنید، یکی از ابروهایش را که بین خانواده معروف بود به ابروی سلیمانی، بالا داد و گفت: «اون آقایی که توی تلویزیون داره نشون می‌ده، بابا حاجی منه. می‌گم دعوات کنه‌ها!»زینب خشکش زد. با تعجب به زن داداشش نگاه کرد. هر دو از این حرف عسل هم خنده‌شان گرفته بود و هم متعجب شده بودند.

خانم که سعی می‌کرد جلوی خنده‌اش را بگیرد گفت: «تو رو خدا من رو با حاج قاسم در نندازین.»

۲۷۲۱۹

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901128

دیگر خبرها

  • معلم باید الگوی جامعه باشد
  • ترور یک فرمانده مقاومت توسط تشکیلات خودگردان
  • مگر ما مرده باشیم که یکی از این خانواده به‌دست داعش شهید شوند
  • تجدید پیمان دختران و مادران نصف‌جهان با سردار دل‌ها
  • فیلم| واکنش شهید سردار سلیمانی به یک تصمیم در فصل پنجم سریال پایتخت
  • مخالفت حاج‌قاسم سلیمانی با شهید شدن بابا پنجعلی
  • ماجرای علاقه زیاد سردار سلیمانی به نوه اش، عسل /زینب گفت ببین یه ذره بچه داره من رو تهدید می‌کنه!
  • ماجرای اظهار نظر سردار سلیمانی در سریال پایتخت ۵
  • هدیه ویژه فرمانده سپاه تهران به فرمانده کل ارتش
  • چرا سردار سلیمانی با شهید شدن بابا پنجعلی در سریال پایتخت ۵ مخالفت کرد؟